سه ساله ی حرم

سه ساله ی حرم

وب سایت شخصی کربلایـی ابـوالفضل راستـگـار

عاشقانه با ارباب - استاد حیدر توکل

دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۴۳ ب.ظ



به نام خدا
عاشقانه با ارباب - استاد حیدر توکل

دوش در عالم رویا به بهشتم بردند
وندر آن باغ به دست ملکی بسپردند

دست من دست ملک بود و روان گردیدم
راهی از بهر تماشای جنان گردیدم

چه بهشتی ! همه در هاله ای از نور و سرور
طاقی از گل زده بودند به هر راه عبور

اهل جنت همه چون قرص قمر می بودند
همه آیینه ای از صبح ازل می بودند

سینه ها پر ز می عشق و تهی از غم بود
حجره هاشان همه از برگ گل مریم بود

انبیاء در طبق نور گذر می کردند
می گذشتند و به من نیز نظر می کردند

هر چه دیدم به جنان مظهر زیبایی بود
ملکم داد نشان،آنچه تماشایی بود

ملکم گفت به هر جا طلبی خانه بگیر
تو پرستوی بهشتی به جنان لانه بگیر

همه ی اهل جنان گوش به فرمان تو اند
آنچه دیدیم به جنت همه از آن تو اند

تا به من از ملک اینگونه سخن گشت خطاب
همه ی باغ جنان بر سر من گشت خراب

گفتم او را که منم تشنه ، می ناب کجاست؟
همه ارزانی تو ، خانه ی ارباب کجاست؟

عمر من در طلب دیدن دلدار گذشت
شب و روزم به هوای رخ آن یار گذشت

به چه کار آیدم این روضه ی رضوان بی دوست
که بود باغ جنان آتش سوزان بی دوست

بهر من باغ جنان نیست مگر روی حسین
زین گلستان خیالی ببرم سوی حسین

ببر آنجا که بهشت ازلی می باشد
ببر آنجا که حسین ابن علی می باشد

بی حسینم به دل از رحمت حق واهمه است
ببر آنجا که حسین و حسن فاطمه است

بی حسینم ، همه روزم به جنان شب باشد
ببر آنجا که علی اکبر و زینب باشد

یا به دوزخ ببریدم که بسوزد بدنم
یا نشان داده سرای شه صد پاره تنم

به جنان گرم گل و نو مسازید مرا
از حسین ابن علی دور مسازید مرا

التماس دعا

  • خــادم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی